سرویس ورزش مشرق – انتشار خبر محکومیت مجدد باشگاه استقلال در پرونده بدهی این مجموعه به بازیکن کروات فصل پانزدهمش، مسائل مالی و بدهیهای این روزهای استقلال را تشدید کرد. بدهی به شفر و کادر فنی خارجی استقلال، پرونده سرور جپاروف، بویان نایدنوف، همام طارق، ایسما، منشا و پاتوسی که هنوز با این نفرات تسویه حساب صورت نگرفته است.
سید کاظم اولیایی در گفت و گو با مشرق، درباره مشکلات مدیریتی در نظام باشگاهداری در فدراسیون فوتبال و ورزش کشور حرف زد.
بیشتر بخوانید:
دلیل ادعای ۸ ماه پیش تاج و فتحی درباره پروپیچ
رای میلیاردی CAS علیه استقلال
*فوتبال به جای زمین چمن به بیابان میرود!
ما در ایران باشگاههای مان را به سمت یک بیابان لم یزرع هدایت میکنیم. در آنجا ممکن است توفان به فوتبال مان بزند و هر خطر دیگری تهدیدش کند. در واقع مسیرمان غلط است. در مسیر غلط هم که به مقصد نمی رسیم. با وجود این سیستم مدیریتهای کلان، باشگاهها در حیات خلوتهایی قرار میگیرند که مشخص نیست بالاخره تکلیف شأن چه میشود و نتایج خوبی هم عاید نمیشود.
*فلسفه غلط فوتبال تیمهای پرطرفدار را نابود میکند!
بطور مثال آقای فرکی در دیدار سایپا و پیکان فرمودند که ما دربی سکوت برگزار کردیم! یک نفر نیامد بپرسد که آقایان چرا باید این هزینه سربار در ایران خودرو و سایپا، به این ملت مظلوم تحمیل شود؟ چرا مردم باید اتومبیل را گرانتر از قیمت واقعی بخرند و هزینهای را برای فوتبال از ما بگیرند. آن وقت در نهایت فقط دو تا یازده نفر با سرمربی شان روبروی هم بایستند و فرکی بگوید دربی سکوت برگزار شد!
فلسفه فوتبال در کشور ما یا شناخته شده نیست یا تبیین نشده یا آقایان خودشان را به کوچه چَپَکی زده اند. فوتبال بدون تماشاگر یعنی چه؟ ما تیمهایی مانند سپیدرود، نساجی، ابومسلم و دیگر تیمهایی که تماشاگر دارند را در این سیکل قرار داده ایم و یکی یکی له میشوند و میروند. ملوان هم از این دست است.
*از پول دولتی در ورزش حرفهای هزینه میکنیم!
چون استراتژی و سازماندهی فوتبالمان غلط است. دلسوزی درش نیست. اینکه ما هر سال یک دور مسابقات برگزار کنیم و تیمها را هم با وابستگی و بی وابستگی به ته فصل برسانیم عین استفاده از بودجه دولتی برای ورزش حرفهای است. قانونا تبصره سیزده برنامه پنجم و یک تبصره دیگر در برنامه ششم در مجلس تصویب کرده که پرداخت هر گونه وجهی به باشگاههای حرفهای ممنوع است. حالا ما اصرار داریم که تیمها را زیر نظر دولت نگه داریم. خب این یک معجزه است، از یکطرف ممنوعیت وجود دارد، از طرفی حق پخش داده نمیشود و از طرفی هیچیک از این باشگاهها نمیتوانند از ظرفیتهای درآمدزایی شان بهره برداری کنند و از طرفی هر سال میگوئیم استقلال و پرسپولیس از هر نظر مشکلی ندارند و به به و چه چه مان به هوا میرود. این معادله مان به هم نمیخواند و بالاخره جایی گیر میکند. بالاخره فوتبال است و یک ظرفیتی برای درآمدزایی دارد که باید احصا شود.
*خرج و برج فوتبالمان یکی نیست!
از طرفی باید هزینههای معقول به وضعیت فوتبال بخورد در حالی که ما هزینه را غیر معقول بالا می بریم و از طرفی نمیتوانیم درآمد را احصا کنیم. بعد میگوئیم که ما به به و چه چه که چه خوبیم.
*فدراسیون مشکلات را آسیب شناسی کند!
این موضوع باید یک بررسی کارشناسانه بشود. از فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش درخواست میکنم یک جلسه کارشناسی بگذارند تا ما این مسائل را آسیب شناسی کنیم. ما خیلی به خودمان آسیب می زنیم و فقط نمایش روی پرده مان خوب است و پشت پرده مان خراب است. داریم لطمه میخوریم و عقب عقب میرویم. وزارت ورزش باید این مسائل را کارشناسی کند.
*برخی مدیران فقط بلدند شعار بدهند!
من در سه دوره قرعه کشی مسابقات باشگاههای آسیا شرکت کردم. در هر دوره اش اسم باشگاه ما که میآمد کشورهای خلیج فارس رنگشان میپرید. همه با هم میگفتند که در گروه مرگ افتادیم. این تا سال ۱۹۹۱ و ۹۲ و ۹۳ بود. استقلال در سال ۱۹۹۰ که ما قهرمان و نایب قهرمان آسیا شدیم پرافتخارترین باشگاه آسیا بود. اما الان کجای آسیا هستیم؟ ما هفتم یا هشتم هستیم! ما داریم آسیب میبینیم و توجه نداریم. از سوی برخی مدیران فقط یکسری شعار دادنها و رفع مسئولیتها دیده میشود.
*کمیته اخلاق این مشکلات را نمی بیند؟
کارمندی را هم در باشگاه میگذارند که پیر شده یا بازنشسته است و پستی برایش نیست، پس او را در باشگاه میگذارند. این فرد هم که نه تعلق خاطر به تیم دارد نه کار بلد است، میآید و بازی اش میدهند، امضا از او میگیرند بازیکن ۲۰۰ میلیونی را یک میلیارد امضا میگیرند بازیکن ۵۰ هزار دلاری را ۳۰۰ هزار دلار میبندند و بعد از یک سال میرود و حالا یکی یکی حسابها میآید رو میشود! تعجب میکنم از کمیته اخلاق، تعجب میکنم از تشکیلات حقوقی ورزشی و یا خود باشگاه که چرا مدیرانی که این امضاها را کرده اند مورد استنطاق قرار نمیدهند؟».
*نباید از بیرون برای فوتبال پول بیاوریم!
چون ما زیر نظر فیفا هستیم باید در حوزه ورزش فیرپلی مالی را اعمال کنیم. ما عضو یک سازمان بین المللی هستیم و باید قوانینش را رعایت کنیم. این قانون میگوید ما باید از خود فوتبال برای فوتبال هزینه کنیم نه اینکه با پولشویی یا اینکه از بیرون پول بیاوریم و در فوتبال هزینه کنیم.
*کدام باشگاه ایرانی حرفهای است؟
ما داریم به باشگاههایمان مجوز حرفهای گری میدهیم، کمیتههایی داریم که بیایند قوانین کنفدراسیون آسیا را با قوانین داخلی مان منطبق کنند و اجازه بدهند که در لیگ حرفهای شرکت کنند، خب کجای این باشگاهها با قوانین حرفهای جور هستند؟ من سال قبل هم با آقایان بحث همین مسائل را داشتم و گفتم خودشیرینی نکنید و بیایید و برای آتیه این جوانها و مردم دل بسوزانید.
*کم کم در لجن فرو میرویم!
گفتند بدهی باشگاهها پرداخت شده و باشگاههایمان حرفه ایِ حرفهای است. ما داریم در لجن فرو میرویم. هر چه هم به طرف جلو میرویم بیشتر فرو میرویم. نمونه اش هم پرونده پرو پئیچ است و البته از نمونههای فراوان دیگر. این وضعیت در همه باشگاهها هست اما چون استقلال و پرسپولیس در ویترین ورزش کشور هستند، بیشتر دیده میشوند ولی خیلی باشگاههای دیگر دولتی هزینههای مفت زیادی را به گرده این مملکت میگذارند و عین خیال شان نیست که یا دسترنج مردم از بیت المال است یا طمع ایران خودرو و سایپاست.
*با این وضعیت توقع دارند عاقبت بخیر شوند؟
پس از اختلافی که بین دایی و سایپا رخ داد، معاونت محترم سایپا آمد و گفت ما ۱۰۰ تا ورزشکار قهرمان داریم و فقط فوتبال را اداره نمیکنیم. یکی نپرسید آقای سایپا، تو با این سبک ریخت و پاشت از کجایت پول می آوری؟ آیا غیر از این است که این هزینهها از محل فروش تولیدات است؟ مگر یک شرکت تولیدی اتومبیل کار دیگری هم دارد؟ مثلاً یک پراید ۲۵ میلیونی را ۴۰ میلیون میدهی؟ ۱۵ میلیون بالاتر؟ حالا یک بخش از آن برای فوتبال است و بخشی برای جای دیگر ولی بیاییم برای ورزش تعیین تکلیف کنیم. به ویژه برای فوتبال حرفهای. یا مثبت است یا نه، اگر مثبت است، نقشه راه کجاست؟ به کجا میرویم؟ اینکه با احساسات جوانان بازی شود؟ یک بازی را برگزار کنیم و پشتش هم هزاران مسأله باشد؟ با این وضعیت که عاقبت به خیر نمیشویم! هر چه ما در میآوریم مفسداتش بیشتر درمی آید.
*چرا دوست داریم مانند اسب عصاری دور خودمان بچرخیم؟
چندین پرونده اینچنینی هم در همین تیم قهرمان پرسپولیس داریم. تیمهای دیگر هم دارند. پس ما ساختار فوتبالمان ایراد دارد. ما باید شجاعت داشته باشیم و آسیب شناسی کنیم و بیاییم و بگوییم فوتبال مان این معایب را داشته و حالا ظرف ۵ سال یکی یکی برطرفش کنیم. اینکه مانند اسب عصاری دور خودمان بچرخیم و به به و چه چه به خودمان بگوییم و دلارها هم از کشورمان خارج شود و هر بار یک مدیری بیاید و مشکلات را ایجاد کند و برود و به ریش فوتبال بخندند که هنر نیست!
*نهادهای امنیتی نباید به فوتبال ورود کنند!
دهها بازیکن میشناسیم که توقع داشته مثلاً ۳۰۰ میلیون به او بدهند ولی در لیست یک میلیارد و خردهای برایش مینویسند. حالا چقدر به دست فوتبالیست میرسد ما نمیدانیم. اینها را میدانیم و باید مسائل را درون خانواده اصلاح کنیم. من اعتقادی برای ورود سازمانهای بیرونی به فوتبال ندارم. اصل حرف علی دایی که آی سازمان ملل و مراکز امنیتیها بیایید و ورود کنید درست است ولی نه! اینها کار را بدتر میکنند. خود فوتبال اگر درست عمل کند میتواند خودش را اصلاح کند.
*بدهکار کردن مملکت بی اخلاقی نیست؟
کمیته اخلاق باید بیاید و ورود کند. بی اخلاقی از این بالاتر که ما بی موقع و بدون تفکر قراردادی امضا کنیم بعد یکسری بازیکن خارجی را در لیست مازاد بگذاریم و مملکت را بدهکار کنیم، بی اخلاقی نیست؟
*مدیریتهای غلط حاصل نبود ساختار است!
قبل از مدیریتهای مان، ساختارمان ایراد دارد. ما شفافیت نداریم چون ساختارمان عیب دارد. ساختارمان ایراد دارد چون استراتژی مشخص نداریم. ما اول باید یک استراتژی تعیین کنیم که چکار میخواهیم بکنیم. فوتبال حرفهای به کجای ما مربوط است؟ برای فوتبال طرحش داشته باشیم. نقشه راه را بدانیم که از چه مسیری میخواهیم پیش برویم. باز هم می گویم که از نظر بنده همه هنر ما این است که مسابقات داخلی قوی داشته باشیم تا نمایندگان مان بروند و در آسیا ما را سرافراز کنند. زمانی با یک سهمیهای که داشتیم میرفتیم و قهرمان آسیا هم میشدیم. مگر استقلال و پاس نبودند؟ پاس هم رفت قهرمان آسیا شد ولی الان ۴ سهمیه داریم و در آرزوی روزهای گذشته حسرت میخوریم. این واقعیت است و بباید به خودمان دروغ بگوییم.